آیه 13 سوره محمد

از دانشنامه‌ی اسلامی

وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْنَاهُمْ فَلَا نَاصِرَ لَهُمْ

[47–13] (مشاهده آیه در سوره)


<<12 آیه 13 سوره محمد 14>>
سوره :سوره محمد (47)
جزء :26
نزول :مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

چه شهرهای بسیار که از (شهر مکّه) وطن تو که کفّار از آن خارجت کردند محکم بنیان‌تر بود ما اهلش را هلاک کردیم و بر نجات خود هیچ یاوری نداشتند.

چه بسیار آبادی هایی که [اهلش] از [اهل] آبادی تو که تو را بیرون کرده اند نیرومندتر بودند، ما آنان را هلاک کردیم و یاوری [در برابر عذاب] برای آنان نبود.

و بسا شهرها كه نيرومندتر از آن شهرى بود كه تو را [از خود] بيرون راند، كه ما هلاكشان كرديم و براى آنها يار [و ياورى‌] نبود.

چه قريه‌هايى كه مردمش از مردم قريه تو، كه از آن بيرونت كردند، بسى نيرومندتر بودند كه هلاكشان كرديم و هيچ يارى‌كننده‌اى نداشتند.

و چه بسیار شهرهایی که از شهری که تو را بیرون کرد نیرومندتر بودند؛ ما همه آنها را نابود کردیم و هیچ یاوری نداشتند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

How many a town We have destroyed which was more powerful than your town which expelled you, and they had no helper.

And how many a town which was far more powerful than the town of yours which has driven you out: We destroyed them so there was no helper for them.

And how many a township stronger than thy township (O Muhammad) which hath cast thee out, have We destroyed, and they had no helper!

And how many cities, with more power than thy city which has driven thee out, have We destroyed (for their sins)? and there was none to aid them.

معانی کلمات آیه

«قَرْیَتِکَ»: شهر تو ای محمد که مکه است.

نزول

ابن عباس گوید: وقتى که رسول خدا صلی الله علیه و آله مخفیانه از مکه بیرون آمد و در میان غار جاى گرفت، نگاه خود را به طرف مکه توجه داد و گفت: اى مکه تو بهترین و علامندترین شهرهاى خدا هستى و من به تو زیاد علاقه داشته و دوست دارم اگر اهل تو مرا بیرون نمى کردند من از میان تو بیرون نمى آمدم سپس این آیه نازل شد.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْناهُمْ فَلا ناصِرَ لَهُمْ «13»

و چه بسيار (مردم) شهرها كه از (مردم) شهرى كه تو را بيرون كردند، نيرومندتر بودند، ما آنان را هلاك كرديم و براى آنان هيچ ياورى نبود.

نکته ها

انبيا علاوه بر شنيدن تهمت‌هايى از قبيل شاعر، كاهن، ساحر و مجنون، به انواع خطرات نيز تهديد شده‌اند، مانند:

الف) قتل. «إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ» «1» جمعيّت براى كشتن تو به مشورت نشسته‌اند.

ب) شكنجه. «لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِينَ» «2» به نوح گفتند: تو از سنگسار شدگانى.

ج) تبعيد و اخراج. «لَنُخْرِجَنَّكَ يا شُعَيْبُ» «3» اى شعيب! ما تو را تبعيد خواهيم كرد.

د) زندان. «لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ» «4» اى موسى! ما تو را از زندانيان قرار خواهيم داد.

اين آيه به پيامبر دلدارى مى‌دهد كه ما همه آن اقوام پيشين را هلاك كرديم با آنكه از مردم مكّه بسيار قوى‌تر بودند.

گرچه پيامبر اسلام با اراده خود هجرت كرد، ولى چون كفّار مكّه شرايط سختى را براى آن حضرت به وجود آورد كه باعث تصميم پيامبر به هجرت شد، لذا خداوند، خروج حضرت را

«1». قصص، 20.

«2». شعراء، 116.

«3». اعراف، 88.

«4». شعراء، 29.

جلد 9 - صفحه 74

به مردم مكّه نسبت مى‌دهد. «أَخْرَجَتْكَ»

پیام ها

1- آشنايى با تاريخ، انگيزه‌اى براى مقاومت در برابر ناملايمات است. «وَ كَأَيِّنْ»

2- اقوام ستمگرى كه در تاريخ هلاك شده‌اند، زيادند. وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ ... أَهْلَكْناهُمْ‌

3- از قدرت‌هاى غير الهى نترسيد كه همه در برابر قدرت الهى هيچ‌اند. أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ‌ ... أَهْلَكْناهُمْ‌

4- كفّار، گاهى علاوه بر عذاب اخروى، «النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ» عذاب دنيوى هم دارند.

«أَهْلَكْناهُمْ»

5- عاقبت ابرقدرت‌هاى ظالم، هلاكت و نابودى است. أَشَدُّ قُوَّةً ... أَهْلَكْناهُمْ‌ ...

6- چه بسا فشارها و سختى‌ها كه عامل حركت و بركت مى‌شود. أَخْرَجَتْكَ‌ ...

(گرچه خداوند از عكس العمل مردم مكه در برابر دعوت پيامبر كه باعث هجرت پيامبر شد انتقاد كرده، امّا اين هجرت بركاتى را در پى داشت.)

7- مصلحان و مبلّغان دينى بايد آمادگى كامل براى هر گونه اذيّت و آزارى را از جانب مخالفان داشته باشند. «أَخْرَجَتْكَ»

8- در برابر قهر الهى هيچ ياورى نيست. «فَلا ناصِرَ لَهُمْ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْناهُمْ فَلا ناصِرَ لَهُمْ «13»

بعد از ذكر احوال فريقين تهديد اهل كفر فرمايد:

وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ: و چه بسيار اهل شهرها، هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً: كه مردمان او سخت‌تر بودند از روى توانائى و سطوت و بسطت، مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ‌: از اهل شهر تو، يعنى مكه كه بيرون نمودند تو را از آن، أَهْلَكْناهُمْ‌: هلاك كرديم اهل آن شهرهاى با قوّت را به انواع عذاب، فَلا ناصِرَ لَهُمْ‌: پس هيچ يارى كننده نبود براى ايشان تا عذاب را از ايشان دفع نمايد و در وقت هلاكت به فرياد ايشان برسد. ابن عباس نقل نموده كه پيغمبر صلى اللّه عليه و آله در حينى كه از مكه بيرون آمد متوجه مدينه شد، به مكه نظر فرمود گفت: تو دوست‌ترين شهرها هستى نزد من، اگر كافران و معاندان مرا بيرون ننمودى هرگز از اينجا بيرون نرفتمى‌ «1».

«1» تفسير منهج الصّادقين، ج 8، ص 343، چاپ كتابفروشى اسلاميّه.

جلد 12 - صفحه 111


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْكافِرِينَ لا مَوْلى‌ لَهُمْ «11» إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ «12» وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْناهُمْ فَلا ناصِرَ لَهُمْ «13» أَ فَمَنْ كانَ عَلى‌ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ «14» مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَ لَهُمْ فِيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِي النَّارِ وَ سُقُوا ماءً حَمِيماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ «15»

جلد 5 صفحه 6

ترجمه‌

اين براى آنست كه خدا ياور آنان است كه ايمان آوردند و بدرستى كه كافران نيست ياورى براى آنها

همانا خدا داخل ميكند آنانرا كه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته در بهشت‌هائى كه روان است از زير آنها نهرها و آنانكه كافر شدند بهره بردارى ميكنند و ميخورند همچنانكه ميخورند چهار پايان و آتش جايگاه آنها است‌

و چه بسيار بلدى كه آن شديدتر بود در قوّت از بلد تو كه بيرون كردند تو را هلاك كرديمشان پس نبود ياورى براى آنها

آيا پس كسيكه باشد بر حجّتى از پروردگارش مانند كسى است كه آراسته شده باشد براى او بدى كردارش و پيروى كرده باشند خواهشهاى خود را.

مثل اهل بهشتى كه وعده داده شدند پرهيزكاران كه در آنست نهرهائى از آب تغيير ناپذير و نهرهائى از شير كه تغيير نكرده طعمش و نهرهائى از شرابى كه لذّت است براى آشامندگان و نهرهائى از عسل صاف خالص و براى ايشان است در آن از همه ميوه‌ها و آمرزشى از پروردگارشان آيا مانند كسى است كه او جاودانى است در آتش و آشامانيده شوند آبى جوشان پس پاره پاره كند روده‌هاشان را.

تفسير

اين سعادت و كاميابى و نعمت بى‌پايان كه نصيب اهل ايمان شده و ميشود و اين انحطاط و نگونسارى و عذابهاى گوناگون كه بكفّار ميرسد و در آيات سابقه اشاره بآنها شده بود براى آنستكه خداوند يار و ياور اهل ايمان است و كفّار يار و ياورى كه بتواند در مقابل اراده الهيّه با آنها كمك نمايد ندارند و اين منافات ندارد با آنكه خدا فرموده و ردّوا الى اللّه مولاهم الحقّ چون آنجا مولى بمعناى مالك است و خداوند اهل عقائد حقّه و اعمال صالحه را روز قيامت داخل ميكند در بهشتى كه جارى ميباشد از كنار درختان و زير قصور آن نهرهائيكه ذكر ميشود و كفّار در اين چند روزه دنيا بهره‌مند ميشوند از لذائذ و آب و علف آن مانند چهارپايان يعنى شتر و گاو و گوسفند كه همّى جز خوردن و آشاميدن ندارند و جايگاه ابدى آنها آتش جهنّم است و چه بسيار از اهالى بلاديكه بمراتب‌

جلد 5 صفحه 7

اقوى از اهل مكّه بودند آنانكه موجبات بيرون رفتن پيغمبر اكرم را از وطن خود فراهم نمودند و آن اهالى را خدا هلاك و نابود فرمود بتفصيلى كه در سور سابقه گذشت و كسى نتوانست با آنها يارى كند و عذاب خداوند را از آنها مرتفع نمايد آيا كسيكه از روى دليل و برهان معتقد بعقائد حقّه شده مانند كسى است كه بوسوسه شيطان و هواى نفس امّاره بسوء كار بد خود را خوب پنداشته و متابعت دلخواه خود را نموده نه چنين است امير المؤمنين عليه السّلام و شيعيان او از آن قبيل و خلفاء جور و پيروان آنها از اين قبيلند آيا ميشود حال شگفت‌آور كسانيكه در بهشت موعود الهى باهل تقوى جاى دارند كه در آن نهرهاى متعدّدى از آب تغييرناپذير گوارا و شير تازه كه طعمش برنگشته و شراب معطّر لذيذ بى‌ضرر و عسل صاف خالص بى‌گزند وجود دارد بعلاوه تمام ميوجات مبرّى از تمام عيوب و مشتمل بر تمام محسّنات و از همه بالاتر آمرزش گناهان از جانب پروردگارشان بطوريكه محو شود از نظر و بخاطرشان نيايد تا شرمنده نشوند مانند كسانى باشد كه مخلّد در آتش جهنّم باشند و بآنها آب جوش بياشامانند و از شدّت حرارت آن روده‌هاشان متلاشى شود و بنابراين كلمه اهل كه مضاف بجنّت است حذف شده و مقصود استفهام انكارى است و قمّى ره فرموده نيست كسيكه او در اين چنين بهشتى است مانند كسيكه او در چنين آتشى است چنانچه نيست دشمن خدا مانند دوست او و بعضى گفته‌اند اوّلا خداوند بيان اوصاف شگفت‌آور بهشت موعود را فرموده كه در آن از هر يك از چهار نوع مشروبات مذكوره انهارى است و مزاياى ديگر و بعدا فرموده آيا كسيكه مخلّد در چنين بهشتى است مانند كسيكه مخلّد در آتش است ميباشد و بنابراين تقدير زائدى در كلام لازم است كه ذكر شد و بمقتضاى بعضى روايات تمام اين نهرها از بيخ درخت طوبى منفجر ميشود از يك نهر و اللّه اعلم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ كَأَيِّن‌ مِن‌ قَريَةٍ هِي‌َ أَشَدُّ قُوَّةً مِن‌ قَريَتِك‌َ الَّتِي‌ أَخرَجَتك‌َ أَهلَكناهُم‌ فَلا ناصِرَ لَهُم‌ «13»

چه‌ بسيار ‌از‌ شهرستانها ‌که‌ ‌آنها‌ شديدتر ‌بود‌ ‌از‌ حيث‌ قوت‌ و قدرت‌ ‌از‌ شهرستان‌ تو ‌که‌ مكه‌ معظمه‌ ‌باشد‌ ‌آن‌ شهرستاني‌ ‌که‌ تو ‌را‌ بيرون‌ كرد ‌از‌ ‌آن‌ هلاك‌ كرديم‌ ‌ما ‌آنها‌ ‌را‌ ‌پس‌ هيچ‌ ناصري‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ نبود.

وَ كَأَيِّن‌ مثل‌ اينكه‌ كنايه‌ ‌از‌ كثرت‌ ‌است‌ مِن‌ قَريَةٍ اطلاق‌ ‌بر‌ اماكن‌ ‌که‌ سكنه زيادي‌ دارد ‌حتي‌ شهرهاي‌ معظم‌ ‌را‌ شامل‌ ميشود.

جلد 16 - صفحه 173

هِي‌َ أَشَدُّ قُوَّةً ‌يعني‌ سكنه ‌آنها‌ قوت‌ و قدرت‌ و عدة و عدة و جاه‌ و مقام‌ و طول‌ قامت‌ و قواي‌ بدني‌ ‌آنها‌ و عمر طولاني‌ ‌آنها‌ شديدتر و محكمتر بودند.

مِن‌ قَريَتِك‌َ ‌که‌ اهل‌ مكه‌ ‌از‌ مشركين‌ باشند الَّتِي‌ أَخرَجَتك‌َ ‌که‌ ‌از‌ كثرت‌ اذيت‌ بشما و تصميم‌ قتل‌ ‌شما‌ سبب‌ شد ‌که‌ ‌شما‌ ترك‌ وطن‌ كني‌ و هجرت‌ فرمايي‌ بمدينه‌.

أَهلَكناهُم‌ مثل‌ عاد و ثمود و فرعونيان‌ ‌که‌ چه‌ اندازه‌ دولت‌ و مكنت‌ و ثروت‌ و شوكت‌ و جاه‌ و مقام‌ داشتند تمام‌ ‌را‌ هلاك‌ كرديم‌ فَلا ناصِرَ لَهُم‌ احدي‌ ‌را‌ نداشتند ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ياري‌ كند نه‌ آلهه ‌آنها‌ و نه‌ عده‌ و عده ‌آنها‌ و نه‌ جاه‌ و مقام‌ و ثروت‌ ‌آنها‌ ‌از‌ قدرت‌ ‌ما بيرون‌ نيست‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ مشركين‌ مكه‌ ‌را‌ هلاك‌ كنيم‌ و بآنها ملحق‌ كنيم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 13)- در این آیه برای تکمیل این هدف، مقایسه‌ای در میان مشرکان مکه و بت پرستان پیشین می‌کند و با عبارتی گویا آنها را شدیدا مورد تهدید قرار می‌دهد و در ضمن روی بعضی از جرائم بزرگ آنها که دلیلی بر جواز جنگ با آنها است تکیه کرده، می‌فرماید: «و چه بسیار شهرهایی که از شهری که تو را بیرون کرد نیرومندتر بودند، ما همه آنها را نابود کردیم و هیچ یاوری نداشتند» (وَ کَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَةٍ هِیَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْیَتِکَ الَّتِی أَخْرَجَتْکَ أَهْلَکْناهُمْ فَلا ناصِرَ لَهُمْ).

کسانی که آنقدر جسور شده‌اند که بزرگترین فرستاده الهی را از مقدّسترین

ج4، ص451

شهرها بیرون می‌کنند گمان نبرند همیشه این وضع ادامه خواهد یافت، خداوندی که قوم عاد و ثمود و فراعنه و لشکر ابرهه را به آسانی درهم کوبید درهم شکستن آنها نیز برای او بسیار ساده است.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. مسند ابویعلى و تفسیر کشف الاسرار.

منابع